معنی و نحوه برندینگ چیست؟یافتن تعریف برندینگ ظاهرا کار سادهای است. اما وقتی در مسیر یافتن آن و برندینگ محصول قدم برداریم، متوجه پیچیدگیهایی میشویم. به ویژه اینکه نمیتوان برندینگ و تاثیر مستقیم آن بر روی فروش را نادیده بگیریم. پس برای یافتن پاسخ، باید در میان واحدهای مختلف یک کسب و کار قدم زده و همه چیز را در نظر بگیریم با سایت وی لینک همراه باشید.
برندینگ (branding) یک عمل بازاریابی است که به شکلی پویا به برند شما شکل می دهد. این یک تعریف پایه است، اما به جزئیات بیشتری هم نیاز دارد. این فرایند همان چیزی است که کسب و کار شما به آن نیاز دارد تا از میان تمام نام های دیگر سر بر آورده و توجه مشتری ایدهآل شما را به خود جلب کند.
این همان چیزی است که خریداران اولین بار را به مشتریان دائمی و مخاطبان بیتفاوت را به تبلیغ کنندگان برندتان تبدیل میکند. برند عنصر جا مانده برای برجسته کردن، تاثیرگذاری و ارتقا سطح کسب و کار به مراحل بعدی است. به عبارت دیگر اگر می خواهید کسب و کارتان با موفقیت همراه باشد، باید به آن تن بدهید.
اما دقیقا چرا برندسازی تا این اندازه اهمیت دارد؟ چه تاثیری دارد و چگونه کسب وکارتان را اداره میکنید که تاثیر واقعی بر مخاطبانتان بگذارد؟ در این مقاله میخواهیم به این سوال پاسخ بدهیم که برندینگ چیست و چگونه کسب و کار شما میتواند به موثرترین روش از مزایای آن بهرهمند شود.
مدیریت برند و استراتژی برندینگ
ریشه کلمه برند به واژه Brandr در زبان باستانی نورسی باز میگردد که به معنای سوختن بود. در آن دوران دامداران برای نشان دادن مالکیت، پوست حیوان را می سوزاندند که در حقیقت معنای اولیه آرم امروزی است. با این حال امروزه برندسازی چیزی فراتر از یک نگاه یا یک آرم بوده و واکنش احساسی اولیه مشتری به محصول شماست. برند شما مجموعه برداشتهایی است که مردم درباره کسب و کار شما دارند. اما branding مجموعه اقداماتی است که شما برای پرورش آن برند انجام می دهید.
به عبارت دیگر، برند شما یک اسم است اما branding یک فعل است و به اقدام نیاز دارد. زمانی که آرم خود را طراحی میکنید، وقتی برند خود را توسعه میدهید، هنگامی که با تیم بازاریابی خود برای ایجاد یک ایده تبلیغاتی همراه میشوید، در حقیقت در حال انجام برندینگ هستید. در حقیقت هر قدمی که در مسیر شکل دادن برند خود بر می دارید، در راستای ساخت برند است.
استراتژی برندینگ، یک نقشهی بلندمدت برای رسیدن به مجموعهای از اهداف بلندمدت است که درنهایت منجر شود مشتریان، برند شما را بشناسند و آن را به دیگران ترجیح دهند. برخی به اشتباه استراتژی برندینگ را به معنای مجموعهی لوگوها، پالت رنگ یا وبسایت یک برند درنظر میگیرند. اینها همه جزئی از استراتژی برندینگ را تشکیل میدهند. استراتژی برندینگ تمام عناصر ملموس و نامشهود را دربرمیگیرد و ارزش ویژهی برند، شخصیت و هویت آن را بهپیش میراند.
چرا ساخت برند تا این اندازه مهم است؟
اهمیت برندینگ در این است که علاوهبر این که باعث میشود مشتریانتان درباره شما ذهنیت مثبتی داشته باشند، در انتظارات آنان از شرکت شما نیز تأثیر میگذارد. با برندینگ، خود را از رقبا متمایز میکنید و به مشتریان ثابت میکنید که انتخاب محصولات و خدمات شما بهترین گزینه است. برند شما نمایانگر هویت و آرمانهای کسبوکار شماست.
برندسازی میتواند در حوزههای مختلفی انجام شود. مواردی مانند تبلیغات، خدمات مشتریان، مسئولیت اجتماعی، حسن شهرت و جنبههای بصری. با یک ترکیب درست از موارد ذکرشده، میتوانید برای کسبوکار خود وجههای منحصربهفرد و جذاب بهوجود بیاورید.
انگیزه و رضایت شغلی کارکنان را افزایش میدهد، مشتریان تنها سرمایههای انسانی یک برند نیستند؛ کارکنان سازمان هم در ساخت برند اهمیت زیادی دارند. شخصی که در شرکتی با برند بسیار معتبر کار میکند، همواره پشتیبان برند است، از شغل خود رضایت دارد و کار خود را با رضایت خاطر بیشتری انجام میدهد. کارکردن برای یک برند مشهور و پرطرفدار، وجههی اجتماعی خوبی دارد و انجام کار را لذتبخش میکند.
ارزش تجاری را افزایش میدهد
در حقیقت اگر این فرایند درست تعریف شود چیزی فراتر از محصول صرف را در خود جای میدهد. هنگام خلق یک کسب و کار، ساختن یک برند (brand) از اهمیت ویژهای برخوردار میشود. یک برند ثبیت شده مزیت بزرگی به حساب آمده و سرمایهگذاری بر آن برای همه جذاب خواهد بود. در حقیقت برندینگ محصول بخشی از کل فرایند است که باید برای کسب و کار ایجاد شود.
خلق مشتریان جدید
یک برند قوی باعث ایجاد تاثیر مثبت بر مخاطب شده و مشتریان میخواهند با شما کار کنند، زیرا نسبت به شما احساس آشنایی و صمیمیت میکنند. پس از تثبیت نام برند، تبلیغات دهان به دهان یکی از منابع مهم درآمدی کسب و کار شما میشود.
تمایز با رقبا
مهم نیست که چه نوع شرکتی دارید، در چه صنعتی فعالیت میکنید یا چه مشتریهایی دارید. اگر در بازار کسب و کار هستید، همواره رقبای جدی خواهید داشت و برای فروش به کمک نیاز دارید. این فرایند به شما کمک میکند تا راههای متفاوت، خاص و منحصر به فرد بودن را طی کنید؛ همچنین به مشتریان شما نشان میدهد که چرا باید به جای رقبایتان به سراغ شما بیایند.
نحوهی برندسازی
مسائل زیادی در ساخت یک برند دخیل هستند و برای ساخت یک برند قدرتمند باید به نکات مهمی توجه کرد. در ادامه به گامهای اساسی ساخت برند میپردازیم.
-
جامعه هدف خود را تعیین کنید
اگر برند شما با نیازها و علایق جامعه هدفتان هماهنگ نباشد، به آگاهی، شناخت، اعتماد و درامد منجرر نخواهد شد. پیش از شروع به کار باید مشخص کنید که قرار است مخاطبان برند شما چه کسانی باشند. چه کسی از استفاده از محصول شما سود میبرد؟ مشتری ایدهآل شما چه کسی است؟ اصلاً با چه هدفی کسبوکارتان را راه انداختید؟
هر اطلاعاتی که درمورد بازار هدف و پرسونای مشتری خود بهدست بیاورید، در انتها بر نحوهی تصمیمگیری شما تأثیرگذار خواهد بود. پس باید این گام را در اولویت اول خود قرار دهید.
-
خلاصه اهداف و ارزشهای شرکت خود را مشخص کنید
قبل از این که دست به ساخت برندی بزنید که مخاطبان آن را بشناسند، برای آن ارزش قائل شده و به آن اعتماد کنند، ابتدا باید هدف کسبوکارتان را مشخص کنید. بهاین صورت تمام اجزای برندتان (لوگو، شعارها، تصویرسازی، صدا و شخصیت آن) میتواند نمایانگر اهداف و آرمانهای شرکت شما باشد.
-
ارزشها، جنبههای کیفی و مزایای منحصربهفرد داشته باشید
کسبوکار شما چه ویژگیای دارد که آن را از رقبایتان متمایز میکند؟ برندتان. بههمین خاطر باید اطمینان حاصل کنید که برند شما نشانگر ویژگیهایی باشد که منحصر به شماست: ارزشها، مزیتها و خصوصیتهایی که شرکت شما را از سایرین متمایز میکند.
-
هویت بصری خود را بسازید
بعد از گذراندن گامهای بالا، نوبت بخش هیجانانگیزتر برندسازی میرسد: طراحی بصری. یعنی لوگو، پالت رنگ، تایپوگرافی (فونتها) و اجزای بصری دیگر. درهنگام توسعهی این موارد، حتماً چارچوبهایی برای استایل ویژهی برند خود تعیین کنید. بهاینوسیله شرکتهای رقیب نمیتوانند برند شما را تمام و کمال کپی کنند. همچنین، سعی کنید برای طراحی لوگو و هویت بصری برندتان از یک طراح حرفهای کمک بگیرید.
-
صدای برند خود را پیدا کنید
قدم بعدی، توجه به جنبهی شنیداری برند شماست. یعنی لحن گفتگو و پیامرسانی به مخاطبان چگونه باید باشد؟ باید در کمپینهای تبلیغاتی و شبکههای اجتماعی، لحن و زبانی را انتخاب کنید که مخاطبانتان شما را با آن بشناسند و با آن ارتباط برقرار کنند.
-
برند خود را به کار بگیرید
برند شما وقتی موفق میشود که آن را به کار بگیرید. پس از طراحی و ساخت برند خود، از آن در گوشه گوشهی سازمان و کسبوکار خود استفاده کنید. اطمینان حاصل کنید هر جا که ممکن است مشتریان با محصول شما مواجه شوند، طرح برند شما در معرض دید باشد.
حوزههای برندینگ
-
هویت برند (Brand Identity)
هویت برند و یا بهطور خلاصه «برند» یک نام ساده و آشنا است که مردم را از محصولات و خدمات یک شرکت بخصوص باخبر میکند. «هویت برند» همان چیزی است که مردم برند را با آن میشناسند و میتواند لوگو و یا ویژگیهای بصری دیگر باشد. مانند سیب گاززدهی اپل و ترکیب رنگهای اپراتورهای تلفن همراه (ایرانسل و همراه اول) که بهسادگی توسط مخاطبان قابل شناسایی هستند.
-
تصویر برند (Brand Image)
تصویر برند همان ایده و تصوری است که از آن در ذهن مخاطب باقی میماند. همچنین باعث میشود مخاطبان بدانند باید چه انتظاری از آن برند داشته باشند. بهطور مثال «رولز رویس» بهعنوان یک شرکت خودروسازی لوکس و گرانقیمت شناخته میشود؛ بههمین دلیل نمیتواند دست به تولید خودروهای معمولی و اقتصادی بزند (هرچند بازار هم داشته باشد)، چون به تصور و ذهنیت مشتریان فعلی خود آسیب میزند. گاهی تغییر این تصویر دشوار و حتی غیرممکن میشود. پس باید پیش از شروع به کار، سعی کنید هدف خود را تعیین کنید.
-
جایگاهیابی برند (Brand Positioning)
جایگاهیابی به معنای نحوهی عرضهی یک محصول در بازار است. بهطور کلی مشخص میکند که بازار هدف یک محصول، چه بخشی از جامعه را دربرمیگیرد. بهطور مثال، بسیاری از محصولات بهداشتی که در دو دستهی زنانه و مردانه تولید میشوند، اجزای سازندهی یکسانی دارند اما نحوهی طراحی و بستهبندی آنها بهشکلی انجام میشود که گروه مشخصی را ترغیب به خرید کند.
-
شخصیت برند (Brand Personality)
شخصیت یک برند درست مثل شخصیت یک انسان است و ویژگیهای احساسی و کیفی خاصی را به مشتریان آن محصول القا میکند. بهطور مثال اپل جوان و خلاق است، هارلی دیویدسون یاغی، و خودکار بیک ساده و کارراهانداز.
-
ارزش ویژه برند (Brand Equity)
به معنای ارزش یک برند است. میتواند شامل ارزش مالی (مانند سهم بازار و درامد) و مزیتهای استراتژیک برند باشد. بهطور مثال کفش ملی یکی از موفقترین برندهای این صنعت بهشمار میرود و علاوهبر آن، مردم آن را بهعنوان یک تولیدکنندهی باکیفیت میشناسند. علاوهبر میزان فروش، وجهه و محبوبیت یک برند تأثیر بهسزایی در ارزش ویژهی برند دارد.
-
تجربهی برند (Brand Experience)
تجربهی برند یعنی مجموعهی تمام مراحلی که یک مشتری از سفارشدهی تا استفاده از آن برند طی میکند. بهطور مثال هنگام استفاده از خدمات یک بانک چه احساسی دارید؟ چقدر از عملکرد کارمندان، بروکراسی اداری و یا نرمافزار همراهبانک رضایت دارید؟ برندهای مشهور و موفق سعی میکنند همیشه و در تمام شعبههای شرکت خود، استانداردهای کاربری خود را رعایت کنند.
-
تمایز برند (Brand Differentiation)
تمایز، همانطور که از ظاهرش پیداست، به معنای تفاوت محصولات و خدمات یک برند با رقبای خود است. بهطور مثال، شرکت Dell Computers به مشتریان خود اجازه میدهد تا قطعات موردنظر خود را بهطور سفارشی انتخاب و اسمبل کنند. این رویکرد این شرکت را از شرکتهای کامپیوتری دیگر که محصولات آماده و غیرقابل سفارشیسازی عرضه میکنند متمایز میسازد.
-
ارتباطات برند (Brand Communication)
منظور از ارتباطات برند، پیامهایی است که از روشهای مختلف مانند تبلیغات، بروشورها، شعارها و بیلبوردها به مخاطب میرساند. اگر میخواهید برندی موفق داشته باشید، باید بتوانید مزایای اساسی محصولات و خدمات خود را به مردم بشناسانید.
-
شکاف برند (Brand Gap)
شکاف برند بهمعنای تفاوت میان وعدههای داده شده توسط برند و کیفیت واقعی آن است. یک برند موفق باید بتواند تمام وعدههای خود را عملی کند. بهعنوان مثال، تفاوت بین تصاویر روی بستهبندیهای کیک و بستنی با محتوای واقعی درون آنها را به یاد بیاورید!
-
تعمیم یا بسط برند (Brand Extension)
تعمیم برند را میتوان به سادگی، فاصلهگیری از حوزهی اصلی برند، تجربه و گسترش دستهبندیهای محصولات و خدمات جدید تعریف کرد. بسط برند باید بهنحوی صورت بگیرد تا محصولات جدید، مکمل محصولات فعلی باشند. بهطورمثال، شرکت گوگل در ابتدا به عنوان یک موتور جستجو تأسیس شد. اما اکنون خدمات و محصولات گستردهای از ایمیل و شبکههای اجتماعی گرفته تا انواع ابزارهای نرمافزاری و سختافزاری را ارائه میدهد.
عناصر تشکیل دهنده
حال که دانستیم برندینگ چیست؟ وقت آن است که به سراغ جزئیات آن برویم. در حقیقت این فرایند جزئیاتی دارد که رعایت آنها باعث می شود مشتریان، کسب و کار شما را درک کنند. این جزئیات عبارتند از:
بیانیه ماموریت و ارزشهای برند
بیانیه ماموریت و ارزشهای برند شما، پایه و اساس برند شما را تشکیل میدهند. بیانیه ماموریت خود را مغز عملیات بدانید – بیانیهای کوتاه و مختصر که وضعیت و هدف فعلی سازمان شما را مشخص میکند. چشمانداز شرکت شما نیز قلب آن است و یک تصویر الهام بخش و انگیزشی از آنچه در بلند مدت به دست میآورید ارائه میدهد.
دستورالعملهای برند
در حالیکه بیانیه ماموریت و چشمانداز، ستونهای یک کسب و کار به حساب میآیند، استراتژی بقیه نیازها را پوشش میدهد. این استراتژی از طریق دستورالعملهای branding (همچنین معروف به “کتاب مقدس”) خلق میشود. این دستورالعملها در یک سند ملموس گنجانده شده که اهداف تجاری شما را منعکس و پشتیبانی کرده، شما را از رقبا متمایز کرده، الگویی برای تصمیمگیری ارائه میدهد و ایدههایی را برای فعالیتهای آینده بازاریابی ایجاد میکند. در این دستورالعمل، تمام عناصر، از جمله پالت رنگ، فونت ها و… معرفی میشود.
لوگو
لوگوی شما چهرهی شرکت شماست و بدون شک طراحی لوگو مهمترین بخش این فرایند است. در طول انجام طراحی به این فکر کنید که به عنوان یک برند چه کسانی هستید و چگونه میخواهید توسط مشتریان خود درک شوید. از این تفکر برای هدایت استراتژی طراحی خود از آن استفاده کنید.
وبسایت
طراحی وبسایت شما نیز یک مرحله کلیدی است. وبسایت شما خانهی دیجیتال برند شما است و هنگام مراجعه مشتریان باید از نظر بصری جذاب بوده، استفاده از آن آسان باشد و مهمتر از همه بازتابی از شخصیت برندتان است. همچون لوگو، برای انتخاب عناصر طراحی وب (مانند طرح و فونت) به کتاب مقدس خود مراجعه کنید.
داراییهای اضافی
هیچ دستورالعمل یکسانی برای همه کسب و کارها وجود ندارد. بسته به تجارت و صنعتی که در آن فعال هستید، ممکن است به داراییهای اضافی مانند کارت ویزیت، بستهبندی محصول یا کمپین تبلیغاتی نیاز داشته باشید. کسب و کار و نیازهای منحصر به فرد خود را ارزیابی کرده و بر این اساس داراییهای تجاری بیشتری خلق کنید یا سفارش بدهید.
ایجاد شناخت از برند
اگر میخواهید یک برند موفق بسازید، باید شناخته شوید. برندسازی مناسب (از جمله طراحی یک آرم تاثیرگذار، وب سایت و سایر داراییها) به شما کمک میکند سبک متمایزی را ایجاد کنید و باعث افزایش شناخت شما در بازار می شود.
ایجاد تجربه سازگار با برند برای مشتریان
برای موفقیت در کسب و کار باید تجربهای ثابت برای مشتریان خود فراهم کنید، از هر روشی که با نام تجاری شما تعامل دارند. خواه از طریق وب سایت باشد یا در یک رویداد حضوری یا با دنبال کردن شما در شبکههای اجتماعی. branding به شما امکان میدهد چگونگی درک و تجربه افراد از برندتان را کنترل کرده و میتوانید اطمینان حاصل کنید که ادراک و تجربه در تمام کانالهای ارتباطی با برند شما ثابت میماند.
برقراری ارتباط با مخاطبان و تبدیل آنها به مشتریان وفادار
موفقترین کسب و کارها آنهایی هستند که ارتباط عاطفی با مخاطبان خود ایجاد میکنند. این ارتباط عاطفی همان چیزی است که چشمانداز را به مشتری و مشتری را به یک علاقهمند تبدیل میکند. اما چگونه این ارتباط ایجاد میشود؟ با branding. استراتژیهای مختلف برندسازی (مانند استفاده از روانشناسی رنگ در هنگام طراحی لوگو) میتوانند به شما کمک کنند در سطح عمیقتری با مخاطبان خود ارتباط برقرار کرده و احساس وفاداری با برند خود را ایجاد کنید.
برند بهتر به معنای بازاریابی بهتر است
این یک قانون کلی است که محصولات دارای چرخه عمر محدود هستند. اما برندها – اگر به خوبی مدیریت شوند – برای همیشه ماندگار هستند و همین که به عنوان یک برند تجاری خود را تثبیت کنید، بازاریابی بسیار آسان میشود.
دستورالعملهای برند در کنار تحقیقات و تجزیه و تحلیلهای مستمر بازار، باید در تعیین بهترین راه برای بازاریابی محصولات به شما کمک کند. آیا مخاطب شما همچنان از طریق بازاریابی سنتی مانند رادیو و بیلبورد تحت تاثیر قرار میگیرد یا از طریق ویدیو های یوتیوبی و اینستاگرامی؟ بازاریابی میتواند ترکیبی از بازیها و تاکتیکها باشد، اما مراقب باشید آنقدر خود را گسترش ندهید که لوث بشوید. با مشورت مداوم با مشاورین، تمرکز خود را حفظ کنید.
برندینگ محصول دربرابر برندینگ سازمانی (شرکتی)
برندینگ محصول به معنای پیادهسازی اصول استراتژی برندسازی در یک محصول مشخص است. این روش با برندینگ سازمانی متفاوت است. در برندینگ سازمانی، برند شما در تمام سازمان، بخشها و محصولات مختلفتان یکسان است و مانند چتری تمام محصولات شرکت را دربرمیگیرد؛ اما در برندینگ محصول، تلاش میکنید تا یک محصول مشخص (یا گروهی از محصولات) را از محصولات دیگر «شرکت خودتان» متمایز کنید. گاهی ممکن است برند این محصول از سایر محصولاتتان فاصله بگیرد و موفقیت بیشتری کسب کند. بهطور مثال، برندهای کوکاکولا، اسپرایت و فانتا همگی از برندهای محصولی شرکت کوکاکولا هستند.
برندسازی شخصی (Personal Branding)
برندسازی شخصیی یا پرسونال برندینگ بهمعنای فرایند شکل دادن، رشد و ارائهی شخصیت کاری و اجتماعی یک فرد در جامعه است. برند شخصی شما باید بهدقت نشاندهندهی ارتباطات، ارزشها، باورها و اهداف شما باشد. با مدیریت صحیح برند شخصی خود، میتوانید کنترل وضعیت خود در میان افراد جامعه را در دست بگیرید و از خودتان تصویری در ذهن افراد قرار دهید که دوست دارید از شما داشته باشند. قرار نیست شخصیتی دروغین و تقلبی از خود بسازید؛ بلکه باید آن جنبههایی از شخصیت و مهارتهای خود را نشان دهید که به تقویت جایگاه شما در اجتماع و بازار کمک میکند.
مشاوره برندینگ چیست؟
مشاوران برندینگ، کسبوکار شما و بازار آن را تجزیهوتحلیل میکنند و برای افزایش میزان فروش و بازاریابی راهحلهایی ارائه میدهند. با تجزیهوتحلیل و مقایسهی یک برند با رقبای آن، یک استراتژی برندینگ مناسب طراحی میکنند. آنها میتوانند با تحلیل بازار، بازاریابی محتوایی، مدیریت و بررسی وبسایت، جستجوی کلیدواژهها و خدمات ویدئویی، شرکتهای کوچک را به غولهای صنعتی تبدیل کنند.
پیدا کردن یک مشاور برندینگ مناسب، بهخصوص برای شرکتهایی که تجربهی آن را ندارند کار سادهای نیست. بهترین راه برای انجام این کار، مصاحبه با چندین شرکت مشاورهای و اولویتبندی ویژگیها و خدمات آنها با توجه به حوزهی کاری خودتان است. درنهایت بهتر است یک مشاور برندینگ انتخاب کنید که بتواند در هر دو زمینهی استراتژی برند و طراحی آن به شرکت شما کمک کند.
یک مثال موفق در برندینگ
اکنون که با این فرایند آشنا شدیم و تاثیر آن بر ایجاد برند برای محصول را بررسی کردیم، به سراغ یکی از بهترین مثالهای قرن حاضر میرویم.
شرکت اپل کار خود را از سال ۱۹۷۶ آغاز کرد. این کسب و کار از همان ابتدا هویت برند خود را مشخص کرده و هر کاری که در تمام این سالها انجام داد، محاسبه شده و در راستای بالا بردن ارزش برند خود بوده است. به نحوه نامگذاری محصولات و هماهنگی آنها با وبسایت اپل دقت کنید. اپل یک شعار دارد: یک طراحی درخشان که کاربردی است.
این نکته فقط در محصول و وبسایت خلاصه نشده. تیزرها و سخنرانیهای تبلیغاتی پیش از عرضه محصول را نیز شامل شده که باعث ایجاد هیجان در میان مخاطبان میشود. اگر چشم شما را ببندند و به مکانی اسرارآمیز ببرند، هنگامی که چشمان خود را باز کردید و نمایشگرهای سفید روشن، کامپیوترهای کاملا شیک و وسایل و سطوح براق را دیدید، کاملا متوجه میشوید که در یک فروشگاه اپل هستید. برند چنین معنا و کاربردی دارد.
اپل برندسازی را کامل کرده است. آنها نام تجاری خود را تعیین کرده، آن را به طور كامل در هر كاری كه انجام میدهند گسترش داده و كل شركت خود را بر آن اساس پایهگذاری کردهاند.
در نهایت این نکته را در نظر داشته باشید که بازاریابی فرایندی است که منجر به فروش می شود و نباید آن را دست کم گرفت. اما این مفهوم در عین حال پایهای است که شما بر اساس آن اعتبار و وفاداری را ایجاد می کنید.